هفت ماهگی جوانمرد کوچک
رادین مامان الان حدود یک ماه که یه روز درمیون صبح زود با هم میریم سرکار،روزهای اول متوجه نمیشدی ولی الان میخوام بیام بیرون گریه میکنی،برای همین مربی ها میبرنت توی آشپزخونه تا من برم بیرون.روزی دوبار میام سر میزنم .یه روزهایی هم عمل ها زود تموم میشه میام دنبالت میریم اتاق عمل.
رادین قشنگم شاید برایت سخت باشه ولی برای من سخت تره،ولی بدون برای شما میرم سرکار،اگه سرکار رفتنم بخواد آرامشتو بهم بزنه،سرکاررفتنو با همه خوبی ها وبدیهاش میزارم کنار.این روزها خیلی شیرین کاری میکنی،اینقدر خوردنی شدی که حد و اندازه نداره.
رادین قشنگم الان تو هفت ماهگی سوپ ، آب میوه ، سرلاک ، موز و شلیل میخوری.سینه خیز میری وغیرارادی هم دست میزنی.پسر مامااااااااااااااااااااااان عاشقانه بی نهایت دوستت دارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی