رادینرادین، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

خاطرات رادین جونم

هشت ماهگی رادین خندان من . . .

1392/6/2 13:26
نویسنده : مامانی
445 بازدید
اشتراک گذاری

رادین عزیزم 8 ماه با تو بودن در کنار تو زندگی کردن برای من بهترین و زیباترین لذت دنیا بود که با هیچ چیز نمیشه عوض کرد.اینقدر شیرین و خوردنی شدی که اصلا وصف کردنی نیستی.

با کله میرم توی کاسه ماست.

این روزها خیلی خوب خودتو سرگرم میکنی¸ولی زیادی به من وابسته شدی که منو عاشق تر میکنی ؛ با بابا هم خیلی رفیق شدی با هم میرید حموم وحدود 2ساعت شما توی وان با آب بازی میکنی .وقتی میای بیرون گریه میکنی ،وقتی در حموم باز میشه کلی ذوق میکنی.روزهایی که من صبح تا عصر شیفتم اگر بابا آف باشه ،شمارو میاره خونه تا عصر با هم هستید.به ب به ب ب به زیاد میگی.هنوز خوب به مهد کودک عادت نکردی ،برای همین از ماه بعد با بابا شیفت مخالف گرفتم که شما بیشتر خونه بمونی.

هم وزن هندونه !!!!

از ماه 7 سینه خیز میرفتی تا اینکه آخرماه هشت شروع به چهار دست و پا رفتن کردی،در حال حاضر 4 تا دندون داری که 2 تاش ماه 6 جوونه زد ، دو تای دیگه هم ماه هشتم.خیلی شیطون شدی رادین طلا منم عاشق کارهای قشنگتم گل ماماااااااااااااااااااااااااان.

لواشک هم می خورم . . .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)